❤محمد جونـــــــــم❤

یهویی رفتم سراغ آلبوم عکسا دلم خواست عکسای قبل از یک سالگیشو بزارم اینجا واسه مرور کردن خاطراتمون   فردای تولد 4 ماهگی 5 ماهگی 6 ماهگی.بهار سال پیش.روستا 6 ماهگی 7 ماهگی 8 ماهگی 9 ماهگی     10 ماهگی 11 ماهگی.تازه تاتی تاتی میکرد خدا جون حفظش کن .خیلی زود گذشت       ...

آخیش بالاخره بعد از دو ماه طلسم شکسته شد تا بنده بیامو آپ کنم چقده تنبل شدما.خجالت میکشم روزگار میگذره و احوالاتمونم خوبه شکر خدا پسری هم که ماشالله روز به روز آقاتر و نانازتر و جیگرترو...و صد البته شیطون تر میشه ولی خیلی پسر حرف گوش کنیه شکرخدا لجبازی نمیکنه ولی تا دلت بخواد خونه رو به هم میریزه دیگه چه میشه کرد قربونش برم حرفارو خوب متوجه میشه و به قول معروف زود میگیره خیلیم خوب صحبت میکنه و منظورشو میرسونه فرهنگ لغات نازدونه: قاقا : هر چی که خوردنی باشه قان قان : به هرنوع وسیله حرکتی مثل ماشین،موتور،دوچرخه و... دا : دایی . داغ بیم بیایم : بریم بیایم خندوانه با همون حرکت دست مجری و ...

سلام وقت واسه نوشتن ندارم.فقط اینو بگم که پسری خیلی خیلی خیلی شیطون شده...   جیگلی در حال لواشک خوردن ورژن جدید خواب آقا پسری : بالشو بغل میکنه این فسقل تو خوابم دست از شیطنت برنمیداره تو بالکن در حال قاقا خوردن طبق معمول همیشه نفسی از حمام اومده اینجا هم که رفته بودیم روستا و باغ زل زده به نحوه بیل زدن بابایی اینجا هم افتاده تو چاله نمیتونه دربیاد ...

چقدر زود گذشت .چقدر حرف دارم.چقدر دور بودم. گاهی اونقدر حرفا زیاد میشه که بهتره خلاصش کنیم و بگذریم. مثل الان من قد دنیا حرف دارم ولی نه حوصله نوشتن دارم و نه دوست دارم محمد بعدا بخونه و ناراحت بشه. زندگی دیگه... آقا چه خبرا؟؟؟؟؟؟؟سال 94 چطوره؟؟؟؟؟؟؟ایشالله سال خوشبختی باشه واسه همه. تعطیلات خوبی بود تقریبا با این فسقلی شیطونمون عید دیدنی میرفتیم ولی از دست وروجک بشمار سه باید بلند میشدیم 11 فروردین نازدونم 18 ماهگیش تموم شد و 19 ماهه شد به لطف خدا ماهم در پی یک عملیات انتحاری تو 12 فروردین آقا رو از شیر گرفتیم.به عبارتی دیگه با م.ی.م.ی خداحافظی کرد.3 روز طول کشید و با کمکای بابایی راحت تموم شد پسرم مردی شده...

سلام سلام هوارتا.......... وای خیلی وقته نیومدیم اینجا.راستش هیچ کاری نداشتم ولی اصلا حسش نبود خیلی اتفاقای ریز و درشت افتاد تو این مدت راستی اول بگم که پسر شیطون ما 17 ماهه شد مبارک باشه ایشالله البته با یه تاخیر کوچولوی 25 روزه بعدش اینکه فسقلی ما 12 تا دندون داره . دهمین دندونش 4 اسفند دراومد و سه تای دیگه با سرعت باور نکردنی پشت سرهم بافاصله یکی دو روز دراومدن وسراین خیلی اذیت شد و متقابلا اذیت کرد. دیگه به راحتی میمونه تو مهد و از بهانه و گریه خبری نیست شکر خدا الانم که به شدت درگیر کارای خونه و خرید برای عید هستیم و خوشگل پسر حسابی از خجالت ما در میاد. دیگه چه میشه کرد شیطونک دیگه به طور جالبی دوست...

به لطف خدای مهربون نهمین دندونه شیطونمون هم در اومد تو تاریخ93/11/15 توسن 1 سال و 4 ماه و 4 روزگی سمت چپ پایین دراومده     +شبا دیگه خیلی خوب میخوابی و عادت کردی.فقط دوبار پامیشی آب میخوری.خداروشکر... ...

  تو این دنیای مجازی رنگارنگ یک ساله شدیم   بعله وبلاگمون یک ساله شد     چقدر زود گذشت     ...