اندر احوالات دندون درآوردن وروجک
جوجوی مامان بالاخره 92/4/3 بعداز کلی درد و تب وبی حوصلگی و مریضی تو 8 ماه 20 روزگی دندون درآورد
از اونجایی که گل پسرما دیر دندون درآورد و ما فکرکردیم که امکان داره دیرتر دندونش دربیادوهمچنین فکر کردیم که
اگه آقا پسر تو ماه رمضون دندون دربیاره ما نمیتونیم براش آش بپزیم این شد که روز دوشنبه یعنی 92/4/2 براش آش دندونی پختیم به کمک هر2تا مادرجونا و مادر بزرگ خودم و خاله هام
بیشتر زحمتش هم واسه مامان خودم بود چون من که رفته بودم امتحان و نبودم.مامان جونم واقعا دستت درد
نکنه
اینم عکسای آش خوشمزه نازگل ما
فرداشب اون روزی که آش پخته بودیم داشتم به محمد غذا میدادم که قاشق صدا داد و من داشتم ازخوشحالی
میمردم بلافاصله دست زدم به لثه آقا دیدم بله دندونش زده بیرون بعد به بابایی پیام دادم که فسقل دندون
درآورده بابایی هم اومدنی بستنی خریده بود راستی مادر جون اینا هم خونمون بودن.
اینم داستان دندون درآوردن شادونه ما
محمد داره یه دندون
قند می خوره از قندون
فرشته ایی مهربون
براش آورده دندون
آش بخورید نوش جون
آش دندونه محمد جون...
تربچه نمیذاره از دندونش عکس بگیرم هر وقت عکس گرفتم ازش دراولین فرصت میذارمش.