سلام سلام صد تا سلام خدارو هزار مرتبه شکر که به سلامتی رفتیم و اومدیم حرم هم مثل همیشه شلوغ بود و دوباره مثل دفعه های قبل من دستم به ضریح نرسید ولی آقاپسری با باباییش تونسته بودن برن جلو خیلی خوش گذشت ایشالله قسمت همه بشه جوجو کوچولوی شیطون ما حسابی آتیش سوزوند تو راه رفت و برگشت اصلا اذیت نکرد مخصوصا برگشت که 3 ساعت تو فرودگاه بودیم فقط راه میرفت و دلبری میکرد قربونش برم زود با همه گرم میگیره هروقتم که میرفتیم حرم میگفت منو بزارید زمین و دستمو نگیرید تو اون شلوغی یه همچین خواسته ای اصلا معقول نبود و بغلش میکردیم و ایشون هم تا میتونست جیغ میکشید و تمام ملت به ما نگاه میکردن تو حرم یا رواق یا هرجای د...